تاریخچه چاپ پارچه
هنر کهن ایران درختی سابق است که ریشه در ژرفای خاک بیابان و شاخه تا بلندی البرز و سایه بر رمز مردمی دارا است که لینک و پیوند خویش با وی خیر بریده و خیر کاسته اند . مردمی که با هنر به عالم آمده و در کنار آن معاش می نمایند . چاپ پارچه تجسمی زنده از تمدن و هنر این مرز و بوم است.
در ادوار متفاوت مورخ و آرم های تمدن عمیق و مالامال قدرتی است که خیر فقط علیه یورش اقوام متعدد پایداری کرده , بلکه توانسته فرهنگهای ناخواسته بیگانه را در خویش حل نموده و به آن سیمایی اهل ایران ببخشد.
براستی مردمان کشورایران در رابطه هنر چه می دانند جز اینکه به حضور دایم آن در کنار خویش عادت کرده اند و به چه شکل میتوان برای مردمان درباره ی قضیه ای که که به آن آشنا میباشند سخن کرد.
برای تحقیقاتی که به ما داده شده بود به مرکز ها گوناگونی رفتیم تا بتوانیم جزء هنری که احتمال دارد که صرفا با نام آن آشنا هستیم شناختی بی نقص که خیر شناختی سطحی داشته باشیم چون صنعت های دستی این میهن دارنده تنوع و ظرافتهای زیاد است که ما در پیچ و تاب ظرافتهای آن پیرو یافتن ناشناخته های این هنر قشنگ می باشیم تا منتخب از فرهنگ وتمدن ایران باستان را تداعی کنیم.
امیدواریم با این عمل یا این که بنیانگذاران این هنر را زنده نگهداریم و برای ماندگاری این صنعت های در فرهنگ و تمدن کهن ایران عملکرد کنیم.
چاپ پارچه و چاپ سنتی
ایجاد طرحهای رنگی ونقوش روی پارچه توسط باسمه یا این که قالب ظاهرا در سده چهارم بیش تر از مسیح در هند به وجود آمده است . در کارنامه های چینی مندرج شدهاست که پارچه های چاپی از سال ۱۴۰ پیش از مسیح از هند به چین آورده شد . در زبــان پارسی کلمه چیت در معنای پارچه های چاپی است واین واژه و کلمه اساسا هندی است . استرابوStrabo تاریخ رومی در سالیان بعد از تولد مسیح که متن است در طول او پارچه های چاپی از هند به اسکندریه می رفت.
کشفیاتی که در اثرهای باستانی مصر شده نشان میدهد که چیت تا سده چهاردهم به بازارهای آنجا وارد می شدهاست . در زمان ساسانیان چاپ روی پارچه در کشور ایران گسترش یافت و روشهای نوینی در تزیین پارچه های ابریشمی وکتان اختراع شد.
چیتساز اروپای قرن ها وسطی یعنی از سده سیزدهم به سپس , ماده رنگی را که با چسب ویژه ای آمیخته کرده بود از قالبهای خویش به پارچه منتقل میکرد وفقط روی آن نقش می بست . از سمت دیگر چیت سازی مشرقی رنگهای حقیقی و واقعی که تمام الیاف وپود پارچه را رنگ می نماید به عمل میبرد.
چاپ عبارت است از رنگرزی در قسمتهایی از پارچه وفرق آن با رنگرزی این است که در رنگرزی تمام قسمتهای پارچه هم رنگ می شود اما در چاپ روی پارچه می توان با استعمال از یک یا این که چندین رنگ روی روی مورد سپید یا این که رنگ شده طرح دلخواه را به وجود آورد از حدود اوایل قرن هفتم هجری قمری ومزمان با یورش مغولها یه کشور ایران روش یافتند ودر قبل اصفهان , شیراز ,بروجرد , همدان , رشت , کاشان , نخجوان , یزد , سمنان , گناباد , نجف آباد , روستاهای فارسان , گزبرخوار , خورزرق , برخوار , لنجان , سبره و..… جزء مرکزها اصلی قلمکــار به شمار ممی رفتند واز حیث اهمیت پارچه های قلمکار بروجردی در مرتبه اولیه قرار داشته است.
قلمکاری روی پارچه:
قلمکار به نوعی پارچه چاپ شده بوسیله قالبهای چوبی خوی می شود ووجه را از شیوه ایجاد آغازین خویش وام گرفته وهم اینکه به نحوی گسترده در اصفهان وبه شکلی محدودتر در شهر مشهد مقدس ودامغان هنوز رونق ورواجی داراست.
شیوه ابتدایی قلمکار صورت بوده که از ابتدا با خودکار روی پارچه های پنبه ای ( واحتمالا ابریشمی ) طرحهای متبوع را نگارگری نموده وسپس با مواد شیمیایی ویژه ای نسبت به تسبیت رنگها اقلام می کرده اند.
لکن به دلیل نبود هماهنگی ضروری در میان نقوش ونیز ازآنجا که این عمل نیازمند سپری کردن وقت فراوانی بود تکامل تدریجی قلمکار سازی منجر شد تا برای دسترسی به ایجاد بیشتر ونیز ساخت هماهنگی ویکنواختی نقوش به کار گیری از مهرهای چوبی جایگزین به کار گیری از خودکار می شود وجهت مهیا داخل شدن.
قابلیت و امکان به کارگیری همگانی از پارچه های قلمکار هایی بر روی کتان , چلوار , کرباس وسایر اشکال پارچه هم اشاعه یابد وتحقیقا می توان مسافت ی اوایل قرن دهم هجری قمری ( حدود ۱۵۰۲ میلادی ) تا وسط قرن دوازدهم هجری قمری ( حدود ۱۷۲۲ میلادی ) از نقط ی اوج قلمکار سازی وروز فعالیت اعتلای هنر وصنعت قلمکار سازان مرز و بوم به اکانت آورد .
پارچه های قلمکار بودند وضمن به کار گیری از این پارچه جهت تهیه و تنظیم اشکال پوشاک تحت عنوان پرده سفره , پوش , سجاده , رویکرد لحاف , بقچه , سوزنی گرمابه , قطیغه , راه و روش پشتی , دستمال وکتیبه هایی برای تزئین مجالس عزاداری هم از آن به کار گیری می کردند وبخشی از محصول ها هم به خــــارج از میهن صــــــادر می شود
روز جاری سه روش که می توان جدا جدا وبا تواما به عمل موفقیت موجود هست:
باسمه عمل روی پارچه را , با آمیخته ای از خمیر کتیرا ویــا موم , مهر ( باسمه ) میزند . سپس پارچه را رنگ میزند ; نصیب مهر شده آن سپید وبدون رنگ میماند . آن گاه این مهر را می شویند وبا رنگ دیگر همین عمل را تکرار می نمایند , گهگاه رنگها , گزیده روی نیز قرار میگیرند بنابراین نقشهای گوناگونی پدید میآید . این روش در کشور ایران همگانی بوده وهنوز نیز برای برخی از طرحها از آن به کارگیری می نمایند.
باسمه عمل , دندانه رنگ نظیر زاج , کات یا این که صمغ گیاهی روی پارچه میزند . زمانی پارچه را با بعضا از مواد رنگ نمایند رنگ روی این نصیب از مهر اثر کرده وثابت می شود و زمانی پارچه را بشویند رنگ قسمتهای دیگر شسته شده واز در میان میرود تنها این نصیب باقی میماند . این روش مهمترین روشهاست وتا روز جاری نیز به باعث دو رنگی که ضمن چاپ چیت باقی میماند در جمهوری اسلامی ایران موسوم است.
باسمه عمل رنگ را مستقیما روی پارچه مهر ( باسمه ) می نماید . کمی از رنگهای دیر باز را می شود به این چنین به فعالیت موفقیت , وهمچنین تنی چند از رنگهای تصنعی روز جاری را هم می توان مستقیما به فعالیت موفقیت وپیشه ور اهل ایران این مدل رنگها را برای دو رنگ دیگر به عمل میبرد.
بیشتر چیتسازان کشورایران قالبساز استخدام می نمایند ویا با قالبسازها که قالب را برای هر نقش تعمیر وآماده می نمایند همیاری دارا هستند.
روشی که امروزه بیشتر چیتسازان ( قلمکارا سازان ) اصفهان , کاشان و یزد به فعالیت میبرند باسمه چهار رنگ نامیده می شود . نقشه را به توجه به قطعاتی تقسیم می نمایند مانند قطعه اواسط , لبه , کناره وغیره , تا این که قلمکار بتواند میزان قالبها را کوچک بگیرد . وچون تمام قسمتها به چهار رنگ مشکی , قرمزرنگ . آبی رنگ و رنگ زرد می شود برای هر بخشی بایستی چهار قالب صحیح شود.